چطور مکالمه خود را شروع کنیم ؟
وقتی در شروع یک مکالمه قرار میگیریم اولین سوالی که به ذهن ما میرسد این است که چطور باید مکالمه خود را شروع کنیم. اینکه در همین ابتدای راه ذهنمان قفل میکند و نمیداند باید چکار کند اولین چالشی است که هنگام مکالمه به زبان انگلیسی با آن روبرو هستیم. مقاله «اصطلاحات شروع کننده در مکالمه زبان انگلیسی» مرتبط با همین موضوع را ببینید.
اما چرا باید چنین احساسی داشته باشیم؟
علت اول: ترس
یکی از علتهای قفل شدن ذهن ترس و استرس زیاد است. ما باید بر این ترس غلبه کنیم چراکه ترس و استرس باعث یک فراموشی موضعی میگردد. ذهن شما دوست دارد با حداکثر سرعت از این موقعیت تازه ایجاد شده فرار کند پس چه می کند؟! تمرکز شما را آنچه واقعا باید اتفاق بیفتد به انچه که دوست دارد اتفاق بیفتد منحرف میکند. واقعیت ماجرا این است که شما باید در مکالمه شرکت کرده و به سوال پرسیده شده جواب دهید اما راه سادهتر این است که از موقعیت ایجاد شده فرار کنیم تا مجبور نباشیم خود را به سختی بیاندازیم، زجر بکشیم و به سوال، آنهم به زبان انگلیسی جواب دهیم. پس استراتژی ذهن شما فرار از موقعیت است و بنابراین بجای واژگان و کلمات انگلیسی روی فرار تمرکز میکند.
علت دوم: تلاش آگاهانه و صرف انرژی
علت دوم قفل شدن ذهن، تلاش خودآگاه ما برای پاسخ دادن به سوال است. همچنین توصیه میشود مقاله ۱۵ نکته درباره مکالمه زبان انگلیسی را ببینید. زبان مادری خود را در نظر بگیرید؛ وقتی از شما سوالی پرسیده میشود بلافاصله و کاملا بصورت ناخودآگاه شروع به پاسخگویی میکنید اما داستان کمی متفاوت است وقتی این سوال به زبان انگلیسی از شما پرسیده می شود و از شما جواب انگلیسی انتظار دارند.
در این حالت ابتدا شما باید سوال را را درک کنید اتفاقی که در زبان انگلیسی دیگر ناخوداگاه نیست و نیاز به صرف انرژی دارد. سپس باید به جواب خود فکر کنید، ایدههای خود را کنار یکدیگر بچینید و پاسخ خود را آماده بیرون دادن از ذهن به دهان کنید. پیوندی که باید بین ذهن و ماهیچههای گفتاری خود ایجاد کنید تا بتوانید پاسخ ذهنی را به صداهای بامفهوم و جملات قابل درک تبدیل کنید. کلیه این فرآیند باید با صرف انرژی و آگاهانه رخ دهد.
علت سوم: نداشتن دانش و ایده کافی
علت سوم نداشتن دانش و ایده کافی در رابطه با موضوع سوال است. با فرض اینکه دو حالت بالا را کنترل کنیم، به چالشی دیگر روبرو خواهیم بود و آن نداشتن ایده و دانش کافی در حوزه سوال است. در این حالت شاید حتی اگر سوال به زبان فارسی (زبان مادری) از شما پرسیده شود، نتوانید به آن جواب دهید. چرا؟! چون ایده کافی برای جواب دادن ندارید! نمیدانید جواب سوال چیست و ممکن است اولین بار باشد که درباره چنین موضوعی از شما سوال پرسیده شده است و شما تجربه، دانش کافی مثلا دایره لغات، و دلایل لازم را برای جواب دادن به سوال را نداشته باشید. ذهن شما قفل شده است! برای حل این مشکل نگاهی به این مقاله بیاندازید.
علت چهارم: تعریف نشدن قوانین مکالمه
علت آخر میتواند ضعف در ماهیچههای گفتاری و نداشتن مهارت لازم برای هماهنگی با سرعت ذهن باشد. هنگام فراگیری زبان انگلیسی از اولین اتفاقاتی که در ذهن رخ میدهد تجربه شرایطی ناآشنا و جدید است. ذهن منتظر است تا برای آن فرمولی تعریف شود و یا پا به فرار بگذارد.
بنابراین کار ما بعنوان زبانآموز این است تا هر چه سریعتر این فرمول مکالمه را برای ذهن تعریف کنیم و اجازه دهیم بداند چطور باید با موضوع برخورد کند. وقتی شما قوانینی نظیر ترتیب واژگان، ساختهای زمانی و … یعنی گرامر را برای ذهن خود تعریف میکنید و به ذهن خود فرمان دادهاید که باید چطور با موضوع برخورد کنند. البته ممکن است در ابتدا هنوز ذهن شما با این قوانین خو نگرفته و اشتباهاتی داشته باشد. اما به مرور زمان با تمرین بر این قوانین مسلط خواهد شد. سپس نوبت ماهیچههای گفتاری است. باید مهارت تولید صداهای زبان جدید، زبان انگلیسی را پیدا کنند. مجددا تولید این صداها و ماهر شدن در تولید آن نیاز به تمرین مستمر دارد. هر چه این بخش ذهنی و فیزیکی مهارت بیشتر کسب کرده باشد، بهتر میتواند به یکدیگر متصل شده و با سرعت بیشتری پردازش و تولید اطلاعات را انجام دهد.
کلمات و عبارت شروع کننده چه کمکی به مکالمه میکنند:
ابتدا بیاید به برخی از این واژگان و عبارات نگاهی بیاندازیم:
کمک کلمات و عبارات شروع کننده
۱- غلبه بر ترس
وقتی واژه یا عبارتی برای شروع داریم ترس کمتری از شروع مکالمه خواهیم داشت. دیگر جواب مشخصی برای این سوال که « چطور مکالمه خود را شروع کنیم » داریم: با کلمات و عبارات شروع کننده. پس دیگر استرس نخواهیم داشت و یا حداقل، استرس کمتری داریم.
۲- تلاش ناخودآگاه و صرف انرژی متعادل
تلاش آگاهانه تبدیل به ناخوداگاه میشود. با استفاده از این عبارات مثل زبان مادری دیگر نیاز به صرف انرزی زیاد ندارید و بخشی از فرآیند مکالمه بصورت ناخوداگاه و اتومکاتیک اتفاق میافتد. ذهن شما بلافاصله به کتابخانه و قفسههای اطلاعاتی میرود که برای زبان انگلیسی تشکیل دادهاید. انرژی بهینه استفاده میشود و فرآیند پردازش اطلاعات سرعت میگیرد.
۳- زمان کافی برای کار روی ایدهها
برای خود وقت میخریم تا روی ایدههای خود فکر کنیم. هنگام مکالمه، زمان جواب دادن آنچنان زیاد نیست پس باید در فاصله چند ثانیه فکر کنیم و ایده مرتبط با موضوع سوال را پیدا و کلمات و عبارات مورد نیاز را کنار هم بچنیم. با بکار بردن کلمات و عبارات شروع کننده میتوانیم اندکی بیشتر زمان برای خود ذخیره کنیم. از طرف دیگر اگر دادههای ورودی مغز شما بجای کلمات منفرد عبارات منسجم باشند یعنی کلمات همراه collocation، دادههای خروجی نیز عبارات منسجم خواهند بود که سرعت پردازش بخش گفتاری ذهن شما را دو چندان و مهارت پاسخگویی شما را حرفهایتر خواهند کرد.
۴- تعریف قوانین
برای ذهن خود قوانین مکالمه را تعریف و تمرین کنید. تعریف قوانین گرامری به معنای فارسی حرف زدن و تکرار عباراتهای چون « بعد از افعال to be فعل بصورت ing دار » نیست. این مدلی است که در دوران تحصیل در دبیرستان و دانشگاه با آن روبرو بودهایم! یا فارسی به ما آموزش میدانند و به اصطلاح میخواستند با دوچرخه سواری به ما بیاموزند چطور ماشین برانیم و یا تصور میکردند قوانین را باید به فارسی تعریف و تکرار کرد. خیر! ما نیاز داریم با مکالمه کردن به ذهن خود قوانین را یاد دهیم. ذهن ما فرمول یادگیری خود را دارد و آنهم چیزی نیست جز عمل کردن. یادگیری عملی زبان به ذهن قوانین مخفی زیرجلد جملات انگلیسی را میآمورد.
آنچه گفتیم:
در ابن مقاله به سوال چرا هنگام شروع مکالمه ذهن ما قفل می کندو نمیدانیم چطور مکالمه خود را شروع کنیم صحبت کردیم. همچنین گفتیم چطور یادگیری کلمات و عبارات شروع کننده و استفاده از آنها در مکالمات زبان انگلیسی میتواند به ما در تقویت مهارت گفتاری زبان انگلیسی و برقراری یک مکالمه بهتر و روانتر کمک کند.
مقالات مرتبط:
۱- برنامه تقویت زبان انگلیسی با فیلم
۲-چگونه در هنگام مکالمه به گرامر توجه بیشتری داشته باشیم؟